آب و چالش های فراوان آن پدیده ه­ایی است که تقریبا همه مردم، به فراخور حال با آن آشنایی دارند. "بحران جهانی آب و تغییر اقلیم خشک و نیمه خشک ایران" یا "مشکلات مدیریتی"؟ کدام یک باعث ایجاد مشکلات آب و آبخیزداری در کشور ما شده است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آب ایران، به نقل از ایانا، آب و چالش های فراوان آن پدیده ه­ایی است که تقریبا همه مردم، به فراخور حال با آن آشنایی دارند. “بحران جهانی آب و تغییر اقلیم خشک و نیمه خشک ایران” یا “مشکلات مدیریتی”؟ کدام یک باعث ایجاد مشکلات آب و آبخیزداری در کشور ما شده است؟بسیج دانشجویی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران برای یافتن پاسخ این مسئله پنج تن از مسئولان و کارشناسان حوضه ­ی آبخیزداری را دعوت کرد تا در قالب میزگردی تخصصی پاسخی برای این پرسش بیابد.مدعوین این میزگرد: پرویز گرشاسبی (معاون آبخیزداری سازمان جنگل­ ها مراتع و آبخیزداری)، محمدحسین منتظریون (دبیر کل فرسایش رسوب شرکت مدیریت منابع آب ایران)، بهیه جعفری بی بالان (رئیس گروه برنامه ­ریزی آب و آبفا) فرود شریفی (عضو ستاد توسعه آب معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری) و آرش ملکیان (عضو هیئت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران) بودند که در تالار مهدوی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران پاسخگوی پرسش های مجری برنامه بودند.گزارش زیر چکیده ا­ی است از صحبت­ های مدعوین در پاسخ به پرسش های مجری:
رتبه ایران در مدیریت منابع آبی از صد وسی وسه کشور، صد و سی و دو است. از طرفی کاهش میزان بارندگی به میزان 20 تا 25 درصد و کاهش روان آب ها به کمتر از 54 درصد رسیده است. در چنین شرایطی آبخیزداری و آبخوان داری چه نقشی می تواند در مدیریت بحران پیشِ روی آب داشته باشد؟شریفی: باید به چند نکته اشاره کنم: نخست این که متاسفانه آمار و ارقام ما صد در صد صحیح نیست. بسیاری از ایستگاه های ما قدیمی هستند بسیاری از آن ها در مناطق شهری واقع شده­اند و موانع ساختمانی و گرمایش ناشی از آنها در شهرها و پیرامون آنها یک جزیره­ی حرارتی ایجاد می ­کند و آماری صحیح و واقعی از کل منطقه نمی­ دهد. بر همین مبنا کسی نمی­ تواند با اتکا به این آمارهای 5 ساله و 10 ساله استنتاج کلی داشته باشد.به هر حال نوسانات بارندگی همواره وجود داشته است. در قرآن داستان خشکسالی هفت ساله در مصر و نیز در نهج البلاغه خطبه ­ی مبسوطی در مورد خشکسالی آمده است. در سنگ نبشته ­ای از سخنان کورش می­ خوانیم که او از خدا می­ خواهد کشورش را از خشکسالی نجات دهد. در دوران اخیر هم مکرر به این خشکسالی­ ها برمی­ خوریم. آیا با مدیریت می­ شود آسیب کمتری ببینیم؟ تردیدی نیست که پاسخ این پرسش مثبت است.شاید بهتر بود که عنوان جلسه از «آبخیزداری و نقش آن در مدیریت بحران آب» به «آبخیزداری و نقش آن در مدیریت بحران مدیریت آب» تغییر پیدا می­ کرد.
شاید رفتارهای ما به نحوی است که بلاها به شکل تشدید شده به ما می­ رسد. فارغ از این که ما چقدر آب داریم دویست و ده، دویست و بیست یا چهارصد میلی متر، باید از آب موجود به نحو مطلوب استفاده کنیم و این یعنی در قدم اول: مدیریت. اگر به ابلاغیه اخیر مقام معظم رهبری در مورد سیاست های محیط زیست دقت کنیم، متوجه می­ شویم که دو بند آن مربوط به بحث امروز است بند الف که می ­گوید ” مدیریت جامع و هماهنگ و نظام مند منابع حیاتی (از قبیل آب خاک و تنوع زیستی) مبتنی بر توان و پایداری زیست بوم به ویژه افزایش ظرفیت ما و توانمندی­ های حقوقی و ساختاری مناسب همراه با رویکرد مشارکت مردمی ” در این بند چند نکته بسیار مهم وجود دارد یکی انسجام مدیریتی و دیگری رویکرد مردمی است که جواب پرسش ما را می ­دهد.در بند دوم ابلاغیه، پاسخ پرسش ما به شکل مشخص ­تر داده می ­شود. این بند شامل این جمله است: “ایجاد نظام یکپارچه ملی محیط زیست ”

مدیریت منابع آب بایستی مدل مدیریت حوضه ­ای باشد
گرشاسبی: ضروری است به چند نکته اشاره کنم. نخست این که ما از تعریفی که قانون در مورد ابخیزداری کرده مقداری فاصله گرفتیم. نه این که تنها خود معاونت آبخیزداری از این تعریف قانونی فاصله گرفته باشد، بلکه کل کشور از آن فاصله گرفته است. طبق این تعریفِ قانونی، آبخیزداری که اتفاقا در مجموعه قوانین وزارت نیرو در حفظ بستر رودخانه ها است مدیریت منابع زیستی در یک حوضه آبخیز است به نحوی که کمترین آسیب زیستی به این منابع وارد شود. حالا این منابع زیستی منابع طبیعی است و هم منابع انسانی. آن جایی که کشور از مدیریت حوضه فاصله گرفتیم این بحران­ ها را ایجاد کرده ایم. اصولا در کشورهای گرم و خشک، مناطقی مثل شمال افریقا، خاور نزدیک مدل مدیریت منابع آب بایستی مدل مدیریت حوضه ­ای باشد. آمایش سرزمین باید آمایش حوضه­ ای باشد. وقتی در یک حوضه آبخیز پتانسیل منابع آب محدودیت داشته باشد، بایستی بارگذاری روی آن پتانسیل محدود شود و یا اگر پتانسیل خاک محدود باشد، بار گذاری روی خاک محدود شود.نکته دوم: ما نیاز به یک برنامه ­ریزی دینامیک داریم. برنامه ­ریزی­های ما در مبحث توسعه منابع آب بر روی میانگین­ ها است. در حالی که در یک کشور گرم و خشک نباید بر روی میانگین­ ها کار کرد بلکه توجه ما بایستی به حداکثرها و حداقل­ ها باشد.درمورد اشاره ­ای که دکتر شریفی به داستان حضرت یوسف (ع) داشتند من به جنبه دیگری از آن اشاره می­ کنم. به ذخیره آب در تَر سالی. در حفظ آب در تَر سالی چه کار کرده ­ایم؟ توانسته­ ایم که آب را حفظ (ذخیره) کنیم یا توسط سیل از دست داده ­ایم؟ و باعث ایجاد بحران دیگری شده ­ایم؟ در خشکسالی هم دچار کمبود آب شده ­ایم از این رو ما به برنامه ­ریزی دینامیک نیاز داریم. درخشک سالی ­ها ما چه کار کنیم که تا منابع آب کمتری مصرف شود؟ اگر دچار خشکسالی شد آیا می­ توانیم با آن سازگاری داشته باشیم؟ ما هنوز یاد نگرفته ­ایم که چگونه با خشکسالی سازگاری بهتری را داشته باشیم. بنابراین من می­ خواهم نقش مدیریت در حوضه ­ای با برنامه ریزی دینامیک را که یکی از اصول اساسی آبخیزداری است سوای فعالیت­ های آبخیزداری را بیان کنم.خیلی از کشورها این مدل­ ها را تجربه کرده­ اند. در کشور چین بر روی رودخانه ­ای که یک میلیون و پانصد هزار هکتار حوضه آبخیز آن است، بعد از پنج سال برنامه ­ریزی مشارکتی بین دولت و مردم منابع از دست رفته حوضه ای به مقدار 44 درصد احیا کردند یعنی همان سدهایی که وزارت نیروی چین احداث کرده بود و پر نمی­شد، پر شد. چگونه؟ با همان نگاه جامع. حتی در این تجربه مشاهده می­ کنیم اندازه زمین کشاورزی برای آبیاری را در تحقیقات به دست آوردند که 330 متر مربع بهترین اندازه است برای کمترین اتلاف آبیاری، ذخیره آبی یا فروش کارت اشتراک به نحوی که کسانی که آب کمتری مصرف می کنند بهای آبی را که می­ توانستند مصرف کنند و نکردند را بگیرند. نمونه ­ای از این کارها نشان می­ دهد ما نباید آبخیزداری را به بعضی فعالیت­ های مشخص منحصر کنیم بلکه باید نگاهی وسیع به آبخیزداری داشته باشیم.عدم توجه به شاخص های دما و میزان تبخیرنکته دیگر که در پرسش شما آمده بود چیزی است که دوستان ما هم گاهی در وزارت نیرو از آن می ­گذرند.به این ترتیب که آنها فقط بارش و روان آب را به عنوان داده ­ای مطرح اشاره می ­کنند که این دوشاخص کم شده است یعنی این مقدار بارش کم شده است این مقدار روان آب کم شده است. چرا مقدار تبخیر را نمی­ گویند؟ چرا دما را ذکر نمی ­کنند؟با استفاده از همین آمارهای وزارت نیرو می ­گویم با وجود کاهش 20 درصد یا بیشتر روان آب ­ها، مقدار تبخیر زیاد شده است. در جلسه­ ای اشاره شد که با همین بارش کم متوسط تبخیر کشور از 280 میلیارد متر مکعب به 293 میلیارد متر مکعب رسیده است. یعنی 11 تا 12 میلیارد متر مکعب میزان تبخیرمان بالا رفته است. چون خاک ­های قابل نفوذ نداریم و سرعت نفوذ آب در خاک پایین است، تبخیرمان بالا می ­رود. یک مجموعه فعالیت­ های احیای حوضه باید بتواند میزان تبخیر را در حوضه کم کند. این اتفاق در جهان افتاده. تجارب کوچکی هم که در ایران در این زمینه داریم. هرگاه پوشش گیاهی حوضه، خاک حوضه را بهبود دهیم، هرگاه بتوانیم زمین را به عنوان بهترین سد در نظر بگیریم.در مورد آمارهایی که دکتر شریفی اشاره کرد ما با بررسی 35 پروژه آبخیزداری دیدیم که هرهکتار آبخیزداری حدود 9 تن فرسایش خاکی را کاهش می ­دهد، 5-6 تن رسوب را کاهش می­ دهد 520 متر مکعب آب را اضافه می­ کند. البته وزارت نیرو به ما می ­گویند چه کرده ­اید؟ آبی را که شما در بالا دست حوضه مهار می­ کنید و پایین نمی ­آید را آب تولیدی در نظر می ­گیرید؟ من معتقدم قسمتی از آن همین است. در مهار آب در بالادست قسمتی از آب که دراثر کاهش تبخیر حفظ می­ شود. سازه آبخیزداری در بالا دست سرعت نفوذ آب را بیشتر می­ کند. یعنی اگر ما حتی آب را از نوک قله ببریم زیر خاک و بعنوان جریان زیر قشری و در پایین دست آب از زیر زمین خارج شود ما فرصت تبخیر را از آب گرفته ­ایم جلوی تغییر رنگ و بو را گرفته و آب را ذخیره کرده ­ایم. یا در آبخیزداری در 38 پایلوتی که در کشور انجام شد به تجربه ثابت شده است که در هکتار آبخوان داری 1000 متر مکعب را تغذیه کند. در کشوری که به استناد آمار هایی که می ­دهند 12-13 میلیارد متر مکعب سالن داریم بیش از ظرفیت سفره­ های زیر زمینی استفاده می­ کنیم. چه مقدار آب به جای آن جایگزین کرده­ ایم؟ از سمتی داریم سیلاب­ ها را از دست می ­دهیم، از طرفی جریانات زیرقشری دارد از کشور خارج می­ شود هم وارد کفه­ های نمکی می­ شود. خوب چه فعالیت­ هایی می ­تواند این­ ها را تکمیل کند؟ فعالیت­ های آبخیزداری، حفظ پوشش گیاهی و حفظ خاک، من مثالی برای شما می ­زنم: ما مدلی را در حوضه آبخیز زیر دشت طالقان کار کردیم. در آنجا تبخیر 65 درصد در سر حوضه با احیای پوشش گیاهی به 33 درصد تقلیل پیدا کرد. این آب حفظ شده قسمتی به همان پوشش گیاهی احیا شده می­ رسد. حدود 50 درصد، 50 درصد دیگر هم چشمه ­های جدید را ایجاد می­ کند بنابراین اگر ما دنبال این باشیم که توسعه منابع آبی حتما اتفاق بیفتد، بایستی همه جانبه به قضیه توجه کرد.


احیای حوضه ­ی آبخیز ارومیه، احیای دریاچه­ ی ارومیه
الان دریاچه ارومیه دچار بحران شده است. با کارهای سازه­ای نمی­ شود بحران آب را در دریاچه ارومیه حل کرد. تفکر مدیریت حوضه ­ای مخصوص ما نیست. تیمی را که آقای کلانتری دعوت کرده بود از FAO آمده بودند.وقتی دریاچه و مستندات و سوابق کاری ما را مطالعه کردند آخرین نکته شان حرف هایی بود که ما بارها در کمیته احیا گفته بودیم. اگر حوضه آبخیز دریاچه ارومیه احیا شود، دریاچه ارومیه احیا می ­شود. و اگر حوضه آبخیز دریاچه ارومیه به همین نحو رو به مرگ باشد دریاچه هم می­ میرد. ما نمی­ توانیم دریاچه را بدون توجه به محیط پیرامون بالادست و نحوه کشت و زراعت و نحوه ذخیره و انتقال آب و بهره برداری در نظر بگیریم.آخرین نکته هم این که دوستان ما در دانشگاه باید تغییراتی را در دروس دانشگاهی ایجاد کنند. اگر ما در دانشگاه هنوز صرفا بخواهیم مشکلات آبخیزداری را با یک سری کارهای هیدرولوژی حل کنیم، این اتفاق نخواهد افتاد. باید تغییراتی در پیکره آموزش بیفتد که دانش آموختگان این رشته فن ارتباط با بهره برداران را داشته باشند وگرنه با یاد گرفتن GIS و کارهای هیدرولوژی اتفاقی نخواهد افتاد. شاید بیشتر از 50 درصد در مورد موضوعات اجتماعی و انسانی کار بشود تا بتوانیم این فن ارتباط و رابطه ­ی انسان و محیط در حوضه آبخیز را به خوبی تعمیم بدهیم.محمدحسین منتظریون: آمارهای کاهشی مورد تاییدند. ما چند سالی است دچار پدیده­ ی تغییر اقلیم شده ­ایم و دیگر آن روان آب­ ها و بارندگی ­ها را نداریم، 250 میلی متر هم که گفته شد ما الان کمتر از 250 میلی متر داریم. کشور ما کشور خشک و نیمه خشک است و با احداث سدهای مخزنی در وزارت نیرو که نقش مهار سیلاب را داشتند در این چند سال خیلی به مدیریت آب کشور کمک شد. سازه های ما در وزارت نیرو نقش مهمی را در تامین منابع آب کشور ایفا کردند. اما این سازه­ ها پس از اجرا و بهره برداری باید مدیریت شوند. یکی از مسائل بهره برداری که الان واقعا یک معضل برای ما شده است بخصوص در برخی از حوضه­ های کشور مثل حوضه ­های غربی و جنوبی کشور، مسائل فرسایش و رسوب است.من آماری به شما بدهم که از 125 میلیون هکتار که وسعت کل حوضه های کشور است – البته 164 میلیون است که اگر ما از بیابان ها و کویر ها صرف نظر کنیم- از این 125 میلیون هکتار ما حدود 52 میلیون هکتار حوضه سد داریم. یعنی حوضه ­هایی که روی رودخانه­ هایشان سد یا سد هایی ایجاد کرده ­ایم ولی متاسفانه به لحاظ فرسایش و رسوب و مشکلاتی که در این حوضه داریم و مخازن سدهایمان با چالش بد رسوب گذاری مواجه شده است. ما از سال­های پیش به همراه سازمان جنگل­ ها و مراتع و آبخیزداری کمیته ­ای را تشکیل دادیم که هدف نهایی این کمیته این است که ما در نهایت بتوانیم حوضه را خوب مدیریت کنیم و حداقل بتوانیم سرعت افزایش رسوب گذاری در مخازن سدها را کاهش دهیم. عددی که در مورد فرسایش و رسوب در سدها روی آن متفق القول هستیم حدود 250 میلیون متر مکعب در سال است. یعنی هر ساله در مجموع چیزی در حد یک سد مثل سد امیرکبیر یا سد کرج بخاطر رسوباتی که پشت سدها جمع می­شود آب از دست می ­دهیم.

سیلاب و خشکسالی دو روی یک سکه
پدیده تغییر اقلیم کار ما را مضاعف کرده است. از این جهت که پدیده­ های سیلاب و خشکسالی دو روی یک سکه هستند. تغییر اقلیم باعث شده که آورده­هایی که وارد سدهایمان می شود اکثرا آورده های سیلابی باشند و همین آوردهای سیلابی هستند که بخش عمده­ای از رسوبات ورودی را به مخازن سدهایمان با دبی بالایشان تشکیل می ­دهند.استراتژی و سیاست کلی وزارت نیرو این است که با متولیان امر آبخیزداری در سطح کشور همکاری داشته باشد. ما از سال 86 با سازمان جنگل ­ها مراتع و آبخیزداری در ارتباط هستیم و کمیته ­ای با اعضای فعال داریم. در این کمیته سعی داریم که اقدامات مدیریتی و سازه­ای را در حوضه­ ها مقداری سر و شکل و سازمان بدهیم.

تامین آب شرب هیچ ریسکی نمی پذیرد/ یک میلیارد و پانصد میلیون متر مکعب مصرف آب کلان شهر تهران
ما از هر پیشنهادی که بخواهد در حوضه ایجاد ساماندهی کند استقبال می­ کنیم. اما باید بالاخره قبول کنیم ارگان وزارت نیرو بحث تامین آب کشور را بر عهده دارد. الان شما حساب کنید از حدود 380 مخزن کشور چیزی در حدود 95 درصد وزنی مخازن سد های ما نقش تامین آب شرب را دارند. تامین آب شرب هم با هیچ کس شوخی ندارد. یعنی هیچ ریسکی را نمی پذیرد. همین تهران و کرج را مقایسه کنید. ما سالانه چیزی در حدود 1 میلیارد و 500 میلیون متر مکعب مصرف آب کلان شهر تهران است.5 سد به این شهر آب می­ دهد. ما اگر بخواهیم ذره­ ای در مورد تامین آب شرب کوتاهی کنیم از ما پذیرفته نمی­ شود. متاسفانه مخازن آب­ های زیرزمینی ما مخازن چندان سالم و ایمنی نیستند. ما خیلی نمی ­توانیم بر روی این مخازن برنامه ­ریزی بلند بالایی داشته باشیم. مخازن زیر زمینی هم با مشکلاتی که دارند، -مثلا بحث فرو نشست هایی که در مناطق مختلف وجود دارد و کاهش ظرفیت آب­دهی چاه ­ها- منابع خیلی مطمئنی نیستند. بنابراین مقدار آبی که در پشت سدهایمان باید نگه داری شوند موضوع حیاتی برای ما است. تمام داستان هایی که بناست در حوضه انجام شود را قبول داریم ولی به شرطی که بر کمیت و کیفیت منابع آب سطحی ما خللی وارد نشود و ما بتوانیم نقش آبرسانی را به نحو احسن انجام دهیم.جعفری بی بالان: در متن سوالی که پرسیده شد رتبه ایران در مدیریت منابع آب کشور آمده بود. من می­ پرسم چه کسی از شما بررسی کرده که این رتبه مدیریت منابع آب از کجا به دست آمده؟ دانشگاهی در آمریکا که الان اسمش را فراموش کرده ­ام در قالب مشخص EPI که بحث شاخص زیست محیطی است چندین مولفه دارد که از آن ها شاخص EPI را به دست می­آورد. یکی از این موارد بحث مدیریت است. منتهی چیزی که در این شاخص به عنوان معیار سنجیده می شود و رتبه ­ی کشور ما را پایین آورده بحث شاخصی است به نام دسترسی به فاضلاب، نه واقعیت مدیریت منابع آب،در همه جای کشور نمی شود تصفیه خانه فاضلاب داشت پس این که اگر امتیاز ما در این شاخص 217 است و رتبه­ ی ما را پایین آورده است، دسترسی به فاضلاب است. اما به هر حال ما در بحث مدیریت دچار مشکل هستیم. درست است که منابع آب و بارش های ما کم شده و در 8 سال اخیر به 203 میلی متر رسیده و روان ­آب هم به تبع آن کم شده، ولی این را نمی­ توان کاملا به بحث تغییر اقلیم مرتبط بدانیم. هنوز هم در محافل جهانی بین کسانی که به تغییر اقلیم و تغییرات اقلیمی که برگشت پذیر است، بحث می ­کنند تفاوت ایده وجود دارد. من یک مثال بیاورم در حوضه کرخه؛ اگر روند دما و بارش را بررسی کنیم که پارامترهای تاثیر گذاری روی تغییر اقلیم است عملا تغییرات کاهش چندان و خاصی ندارد که نشان دهد تغییر اقلیم اتفاق می­ افتد. اما چیزی که دارد مشاهده می­ شود این است که روان ­آب این حوضه به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و کاهش پیدا کرده است. و همین الان حوضه کرخه ­ای که یکی از پر آب­ ترین حوضه­ های ما بود دچار مشکل است و ما حتی برای طرح های توسعه ای کشاورزی دچار مشکل هستیم. بررسی نشان می­ دهد که برداشت بی ­رویه از منابع آب زیرزمینی بالادست عملا باعث شده است آب حوضه کرخه کم شده.

خود اتکایی به شرط محافظت از منابع پایه
وقتی جمعیت افزایش می ­یابد ما سیاست­ هایی داریم که می­ خواهیم غذا را در داخل کشور تولید کنیم همه چیز را می خواهیم متکی به خودمان باشد. ولی برای این خوداتکایی ضمن اینکه ما وابسته به کشورهای دیگر نباشیم باید بتوانیم از منابع پایه خود محافظت کنیم. بنابراین بحث مدیریت خیلی بیشتر از کاهش بارش تاثیر گذاشته. به هر حال بر شبکه سنجش ما سازمان هواشناسی جهانی صحه می ­گذارد و پراکندگی تقریبا مناسبی در کشور دارد. اگر ما بگوییم اعداد و ارقام قابل اتکا نیست، طبیعت کار خود را می ­کند و به ما این آگاهی را می ­دهد که دچار مشکل هستیم بخصوص در آب زیرزمینی، چرا که آب زیرزمینی در برابر دیده ­گان نیست تصور می­ کنیم اتفاق خاصی نمی ­افتد.

آب مقوله ای فرابخشی
در مورد بحث آبخیزداری و آبخوان داری ما از واژه­ های متفاوتی استفاده می ­کنیم. مثلا وزارت نیرو می ­گوید تغذیه مصنوعی، دوستان در سازمان جنگل ها مراتع و آبخیزداری می ­گویند: آبخوان داری. ما در مفاهیم اصلی و کارهای اصلی مشکلی با هم نداریم. در مورد آبخیزداری هم چون ممکن است شبهه پیش بیاید از نظر وزارت نیرو حتما خوب است یعنی ما خیلی هم از این کارها استقبال می کنیم ولی باید هماهنگی هایی صورت بگیرد تا ما از کارهای مجرد جلوگیری کنیم و بتوانیم با همکاری یک دیگر در قالب علمی مدیریت آب را درست انجام دهیم. خوب است هرکسی حساسیت روی قضیه آب دارد به دور از تعصبات بخشی فکر کنیم. چون آب خود یک مقوله فرابخشی است و بر همه چیز تاثیر می گذارد و نگاه بخشی را نمی­پذیرد.آرش ملکیان: ما متاسفانه نوع نگاه خود را به طبیعت عوض نکردیم. ما هنوز توسعه را با ساخت و ساز اشتباه می ­گیریم و مدیریت آب را با مدیریت منابع آب متاسفانه اشتباه می­ گیریم. بایستی نوع دیدگاهمان را عوض کنیم. بسیاری از روندها در متغیرهای اقلیمی دارد عوض می­ شود. البته وقتی شما در جایی می­ بینید که این روند تغییر نکرده باید این شک را کنید که داده شما کم است. وقتی که داده کم است ممکن است نتوانید این روند را از داده معنی دار کنید، ولی این که بگوییم روند وجود ندارد، شاید درست نباشد.مورد بعدی این است که وقتی صحبت از تغییر اقلیمی می کنیم، قرار نیست همه فلات ایران به یک مدل تغییر کند. حتی ممکن است بعضی جاها افزایش داشته باشیم. در بعضی حوضه ها حتی افزایش روان اب داریم. چرا؟ چون اگر گرم شدن صورت بگیرد ذوب برف­ ها بیشتر اتفاق می ­افتد. بنابراین شما انتظار کاهش روان ­آب دارید ولی داده شما افزایش روان ­آب را نشان می ­دهد. صحبت شد که 20 درصد بارش کاهش یافته است. در بدبینانه ترین حالت درست است. 20 درصد طبیعت موثر است در کاهش نزولات جوی ولی 50 درصد روان­آب کم شده است

بحران آب نداریم، بحران مدیریت منابع داریم
تصور می­ کنم که ما بحران آب نداریم بحران مدیریت منابع آب داریم. ما بسیاری از موارد را اشتباه می­ گیریم به جای این که به بهره­ وری پایدار فکر کنیم به بهره ­وری فکر می­ کنیم و در مورد این که در یک یا ده کیلو متر آن سوتر چه اتفاقی می­ افتد هیچ تصور و ایده ­ای نداریم. ما به بارورسازی ابرها فکر و به این که اگر رطوبت در منطقه ای گرفته شود و به کاهش رطوبت در منطقه ­ای دیگر بینجامد فکر نمی­ کنیم. همین بخشی­ نگری و سطحی نگری است که ما را دچار مشکل می ­کند.بسیاری از سازمان­ های بین المللی مثل یونسکو و فائو کشور ما را با توجه به اینکه ما چندین هزار تجربه گذراندن خشکسالی های شدید را در این کشور داریم به عنوان کشوری که می تواند آب را مدیریت خوب کند قبول دارد. چرا ما از این ظرفیت­ ها و پتانسیل ها استفاده نکنیم؟ اگر آن خلا مدیریتی {از میان برداشته شود} که با هم نشستن و با هم صحبت کردن نه در کاغذ بلکه در عمل است، خیلی از مشکلات را حل می کنیم.
معاونت علمی بسیج دانشجویی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران: با توجه به گزارش آقای چیت چیان در سال 92 که گفتند: ما رشد قارچ گونه سدسازی­ ها را داشته ایم و دچار به هم ریختگی منابع آب شده ایم و از طرفی سهم سازمان جنگل ­ها و آبخیزداری از بودجه سال 93 تنها 2 درصد بوده و نصف آن به آبخیزداری می­ رسد به نظر شما در برنامه ششم توسعه، نقش آبخیزداری در تعیین بودجه چه تغییراتی باید داشته باشد؟شریفی: حیفم می آید یک نکته­ ای را عرض نکنم. شاید کمی خارج از پرسش باشد. مساحت کشور ما چقدر است؟ یک میلیون و ششصد و چهل و هشت هزار کیلومتر مربع. مساحت کشور هلند چقدر است؟ اگر آن خرده آخر کشورمان را حساب کنیم بیشتر از هلند است. مساحت گیلان و مازندران را می­ دانید چقدر است؟ کمی بیشتر از مساحت هلند است. چهل و چهار هزار کیلومتر مربع. گیلان و مازندران و اردبیل و گلستان ما می­ شود در حدود هفتاد و پنچ هزار کیلومتر مربع. ما اگر خوب مدیریت می­ کردیم حداقل به اندازه هلند باید صادر کننده بودیم. هلند دومین صادر کننده محصولات کشاورزی ست با آن شرایط سختی آب و هوایش. بارندگی کمتر از ما و شرایط بد خاک. بعضی جاهایش ده بیست متر پایین ­تر از سطح دریا. ما در کشورمان دربعضی جاها در یک هکتار ممکن است چهل تن هم برداشت نکنیم آنجا از هر هکتار هزار و دویست تن برداشت می­ کنند.

نُه تا پانزده میلیارد متر مکعب، میزان آبی که از سدها به کشاورزی داده می شود
جو سد سازی در بیست سی سال گذشته انقدر شده که عمده منابع کشور را به خود اختصاص داده حتی در وزارت نیرو بخش ­هایی که به آب زیرزمینی برمی­ گردد یک درصد بسیار کمی از اعتبارات را به خود اختصاص می ­دهد. دلیل این امر هم در حقیقت سیستم چانه ­زنی بالا به پایین اقتصاد نفتی ماست. سد یک چیز ملموس فیزیکی قشنگ و پر پرستیژ است که خیلی از استان­ ها از نمایندگان مجلس گرفته تا مسئولین استانی دنبال این بودند که به اصطلاح نماد قابل رویت را در شهر داشته باشند. حالا به هر حال با این سیستم چانه زنی سالی سه هزار میلیارد تومان چهارهزار میلیارد تومان پنج هزار میلیارد تومان تخصیص داده شد. الان هم که می ­گویند صدهزار میلیارد تومان دویست هزار میلیاردتومان بدهکاریم. الان میزان آبی که از سدها به کشاورزی داده می شود بین نه تا پانزده میلیارد مترمکعب است. حالا ممکن است شما بپرسید این مقدار آب به چند نفر می رسد. من به شما عرض می­کنم اگر ما پنج میلیون خانوار کشاورز داشته باشیم که تقریبا بیست و پنج میلیون نفر را شامل می­ شود حالا بخش منابع طبیعی را کنار بگذاریم که دامدارند و کسانی که از جنگل ارتزاق می­ کنند. شاید کمتر از یک درصد این سرمایه گذاری رسیده به دست آن بهره دارانش. لذا کل اعتباری که به آبخیزداری اختصاص داده شده در طول این سی سال شاید به اندازه اعتبار سد کرج نبوده. مثلا سیصد میلیارد کمتر بوده.اگر ندانیم در گذشته اشتباهی مرتکب شدیم و روال سرمایه گذاری ما غلط بوده. ما برای سد کرخه اعتباری که پیش بینی شده بود با هفده میلیارد تومان توجیه اقتصادی اش شروع شد و فکر می ­کنم با حدود پانصد میلیارد تومان تمام شد. ما الان برای شبکه­ هایش بیش از هفتصد هشتصد هزار میلیارد تومان پول نیاز خواهیم داشت الان نزدیک بیست سال هم است که افتتاح شده هیچ استفاده ­ای هم نبردیم. شصت هزار هکتار زیر سد کرخه به صورت سنتی آبیاری می کردند الان هم همان مقدار است. حالا شصت هزار هکتار را ببینید ما برای هر هکتار در آن منطقه بیش از چهل پنجاه میلیون تومان هزینه مستقیم می­ کنیم.

تبخیر میلیاردها لیتر آب از پشت سدها
آبی که الان پشت سدهای ما جمع شده یکی این است که در معرض تبخیر است دوم اینکه حجم عظیم آبی که آنجا جمع شده است ما اگر پانصد و چهل پنجاه تا سد بزرگ داشته باشیم که با سدهای متوسط سه هزار سد داریم متاسفانه بیش از پنج شش میلیارد از پشت سدها مستقیم تبخیر می شود. کل ظرفیتی که تخصیص می­ دهند به کشاورزی بیست میلیارد متر مکعب است بعضی سال ها کمتر از ده میلیارد تخصیص می ­دهند به بخش کشاورزی. اگر در واقع آن سدها هم پرآب نشوند که بعضی سال ها نمی ­شوند. اما با توجه به سطح گسترده تبخیر که با توجه به این که در کشور ما تبخیر هم زیاد است بین هزار و چهار میلی متر تا چهارهزار میلی متر است لذا سدسازی در کشور ما که کشور خشک و نیمه خشک است و در همه ­ی کشورهای خشک و نیمه خشک از اساس جای سئوال دارد؛ یعنی اگر بشود کاری کرد، بجای سد سازی آب را به نحو دیگری حفظ کرد، ارجح است. لذا تکیه بر عملیات پیمانکاری، مشاوره­ای و در واقع از بالا به پایین و مدل توسعه کشورهای غربی که این سازمان­ ها برنامه ­ای داشتند و یک پولی جمع می­ شده و چندتا کارشناس و مهندس هم پول را توزیع می­ کردند و چند مدیر هم کیفش را می کردند الی آخر.دیگر از کسی که در کرخه بوده سوال نمی ­شده که می خواهی این سد را یا به جای سد کار دیگری را برایتان انجام دهیم.اما در مقابل چرا نام آبخیزداری با وجود هزینه ی کمی که برایش شده در این جلسه مطرح می شود بخاطر این است که غیر متمرکز بوده یعنی اگر این سیصد چهارصد میلیارد تومان به آن اختصاص داده شده تمام مردم کشور از آن استفاده کرده ­اند. اگر ذخیره یک متر مکعب توسط سدسازی مثلا دو هزار تومان درآمده همیشه هزینه این یک متر توسط اقدامات آبخیزداری یک دهم بلکه یک بیستم است. بر اساس تحقیقی که شده (کاست بنفیت) کارهای سد سازی اگر مثلا یک به یک و نیم بوده توجیه شده در آبخیز داری هشتاد نود بوده و لذا به نظر می رسد و ناچارا بخاطر اینکه ما خوشبختانه مکانی برای سد سازی نداریم و فقط همین سدهای موجود را باید نگهداری کنیم تا از رسوب پر نشود و خوب استفاده کنیم از آبی که هست.من البته منکر اثرات خوب سد سازی نمی­ خواهم بشوم بالاخره آن هم در جای خودش می­ تواند مفید و ارزشمند باشد. اما در کشور ما بعضی اوقات خوب فکر نمی شود و از آن در جای مفید استفاده نمی شود. آب را در یک جایی که نباید نگه داشتیم و این نگهداشتن در جای نامناسب باعث شده است که آب تبخیر و شور شود. باعث فرار آب از گسل شود. مثلا در سد لار ما چقدر توانستیم ذخیره آب داشته باشیم هرچقدر آب جمع کنیم آب از گسل خارج می­شود و معلوم نیست کجا می ­رود در بسیاری از سدهای ما همین اتفاق می افتد منتهی ما هیچ مونیتورینگ و پایشی روی آن نداریم. در یک کلام شاید بشود گفت حتما و قطعا باید این کار بشود و اگر سیاست­ های ابلاغی مقام معظم رهبری فقط به عنوان زینت المجالس و فقط برای گذاشتن درکادر برایمان نشود، حتما باید دست اندرکاران این فکر را کنند.گرشاسبی: ما یک اشتباهی که به صورت تاریخی در بحث مدیریت منابع آب کردیم موضوع آب های سطحی و زیرزمینی را با با هم مدیریت نکردیم. اینها یک سیستم هستند و از هم جدا نیستند از بین بردن این افتراق خیلی دیر شده و هر چه سریع تر باید این موضوع را مدیریت کنیم. این که چقدر باید منابع آبی برای آبخیزداری صرف کنیم باید برگردیم ببینیم خسارت­ های سالانه که بخاطر عدم انجام فعالیت­ های آبخیزداری می ­بینیم چقدر است؟ در برنامه ششم توسعه که خیلی یک تحلیل تقریبی انجام شده خسارت سالانه ناشی از فرسایش خاک معادل 42 دلار در هکتار داریم که می­ شود 183000میلیارد ریال. بطور متوسط در سال ما چهل سیل بزرگ داریم ارزش خسارتی اش هم چیزی در حدود چهل میلیارد تومان است. حالا آن خسارت های محسوس. خسارت هایی مثل تلفات. بعضی از خسارت­ هایی را که نمی­شود ارزش­ گذاری اقتصادی کرد بماند. بحث افت آبخوان ها هست که حدود 11میلیارد مترمکعب اگر بگیریم دویست هزار میلیارد ریال افت آبخوان ها. حالا فرو نشست زمین و از حیز انتفاع خارج شدن جاده و مزرعه و میله چاه بماند.فائو می­ گوید سالانه ایران از فرسایش خاک معادل 14 درصد درآمد ناخالص ملی ­اش خسارت می بیند. ما اگر فقط همین ها را احیا کنیم همین ها را نگهداری کنیم کافیست.منتظریون: مباحث بیشتر به سمت و سوی سدسازی در کشور رفت. من انتظار نداشتم مباحث زیاد به این سمت برود. باید تشکر کنم از دکتر ملکیان بخاطر اشاره­ای که به نیاز اکوسیستمی کرد. ما همیشه سعی می کنیم در سند تخصیص هر سد بخشی از آورد آبی که پشت سدها جمع می­ شود اختصاص داده می ­شود به مباحث زیست محیطی و نیاز اکولوژیک و پایدارسازی جریان رودخانه که این مباحث سفت و سخت گرفته شده است. یعنی اگر خود ما هم نخواهیم این مباحث را به آن عمل کنیم ذی نفعان زیادی دارد که ما را مجبور می ­کند.سازمان محیط زیست و بقیه ارگان­ های دیگری که هستند. ما مجبوریم که در برنامه ­های مدیریت منابع و مصارف سدهایمان این رها سازی زیست محیطی را حتما داشته باشیم و مکلف به این بحث هستیم.خدا را شکر از زمان دولت جدید، بحث نگاه­ های وزارت نیرو از آن نگاه توسعه­­ ای، مقداری خارج شده. باید هم قبول کنیم همان گونه که مهندس چیت چیان ( وزیر نیرو) هم گفت ما دربعضی از مناطق کشور مسائل و مشکلاتی در این خصوص بوده که تعبیر می ­شود سد سازی رشد زیادی داشته و یک سری مسائل و ملاحظات تامین نشده. بله ما این ها را قبول داریم. بالاخره همه باید قبول کنیم در جهان سوم هستیم مسائل و مشکلاتی در طرح هایمان حاکم است. این گونه نیست که فقط بخشی مقصر باشد و قسمتی بی ­تقصیر باشد. شما اگر بخواهید این مباحث را آسیب شناسی کنید، همان گونه که وزارت نیرو مسائل و مشکلاتی داشته و در واقع کم و کاستی­ هایی قبلا بوده دوستان ما در جهاد کشاورزی هم مطمئنا به مسائل و ضعف­ های خود واقف هستند. اصلا ما کار خود را با دوستان وزارت جهاد کشاورزی با آسیب شناسی آبخیز داری کشور شروع کردیم. الان هم بسیاری از مسائلی که داریم با هم دنبال می­ کنیم برمبنای این است که تمام آن نقاط ضعفی که بر این مقوله حاکم است حالا چه از طرف وزارت جهاد کشاورزی چه از طرف وزارت نیرو تماما این مقولات را سرو سامان بدهیم و بتوانیم به آن اتفاق نظر برسیم. تداوم و استمرار همکاری ­ها با پیش کشیدن مسائل و مشکلات طرفین خیلی هم خوانی ندارد. ولی باید به این نکته برسد که کشوری داریم که در آن با مساائل و مشکلات زیادی دست به گریبانیم.بحث تامین آب شرب، تامین آب کشاورزی، مسئولیتی که برعهده وزارت نیرو هست این ها همه مسئولیت­ های خطیری هست که در واقع ما باید به چشم وظیفه ملی به آن نگاه کنیم.آبخیزداری یک مقوله بسیار بزرگ است بحث حوضه و مسائل و مشکلاتی که در حوضه هست. بحث ­های هماهنگی و مدیریتی این ها یک مباحثی هستند که در ابتدای کار در واقع هرکس یک مرتبه تعریف آبخیزداری را بخواند و مطالعه مختصر داشته باشد، مطمئنا به این نتیجه خواهد رسید که آبخیزداری در واقع تمام اقداماتی که در حوضه می خواهید انجام بدهید به نوعی سروسامانی و هماهنگی حداقل ایجاد شود که در حوضه اقدام خلاف توسعه پایدار و خلاف مدیریت جامع و به هم پیوسته انچام نشود این ها از مسائل اولیه مسائل حاکم بر آبخیزداری هستند ما هم اعتقاد نداریم و مطمئنا دوستان هم به همین صورت که آبخیز داری دیسیپلین های مختلفی دارد یک بخشی اقدامات سازه یک بخشی اقدامات مدیریتی یک بخشی کارهای بیولوژیکی این ها هیچ کدام جایگزین یکدیگر نیستند.مقدار تبخیر سطحی سدهای کشور، رقم بالایی نیستاز کل مخازن سدهای کشور چیزی در حدود پنجاه میلیارد مترمکعب مخزن داریم مخزن ساخته شده که در حال بهره برداری است، حالا به این معنا نیست که همه اش هم پر است، حدود سالانه بیست میلیارد از این مخازن پر می شود که این بیست میلیارد موجودی داخل مخزنمان است. ما سطح دریاچه مخازنمان چیزی در حدود 120 هزار هکتار است از این صد و بیست هزار هکتار روند طبیعی اش را هم در نظر بگیریم تبخیر از سطح کل مخازنمان چیزی در حدود یک و نه دهم میلیارد مترمکعب است کل خروجی­ هایی که ما از صد درصد مخازن کشور داریم حدود سی میلیارد متر مکعب است وقتی این دو را درکنار هم قرار بدهیم حدود 5 درصدخروجی ما را تبخیر تشکیل می­ دهد. عدد خیلی بالایی هم نیست و ما هم چاره ای جز این نداریم. بیشترین سطح تبخیرمان را استان خوزستان دارد سدهای کارون، کرخه، دز و سدهایی که در این حوضه داریم و یا مثلا سدهای چاه نیمه. دیگر چاره ای جز این نداریم ما حداقل تبخیر را داریم و داریم روی آن هم کار می­ کنیم که با چه ابزاری می­ توانیم این مقدار تبخیر را از سطح مخازن کشور کاهش بدهیم.مسئله دیگر در مورد تعداد سدها بود ما در کل کشور سدهایمان در حدود هزار سد است. از این هزار سد حدود سیصد و پنجاه سد در حال بهره برداری اند حدود صد و سی سد در حال ساختند حدود دویست و شصت سد هم سدهای مطالعاتی ­اند. این سدهای مطالعاتی همه وارد فاز اجرا نمی­ شود. در سد سازی  دیسیپلین­های مختلفی داریم از مطالعات فاز صفر شروع می­ شود فاز یک فاز دو تا برسد به مرحله اجرا در واقع سدی که می خواهد ساخته شود تمام ابعاد و زوایا دیده می­ شود با توجه به اهدافی که دارد فراهم می­کند. حدود سیصد تا از سدهایمان متعلق به جهاد کشاورزی است.مجموع این سیصدها حدود نیم میلیارد متر مکعب نمی­شود یعنی همه این هزار تا سیصد حجم مخزن شان چیزی در حدود صد میلیارد مترمکعب است یعنی آن چیزی که روان­آب های کل کشور می­تواند در حالت نرمال در کشور جاری شوند. ولی این نکته را هم خدمتتان بگویم در تمام رودخانه­های کشور هم سد سازی انجام نشده برای خیلی از رودخانه های ما طبق آماری که خدمتتان عرض کردم از سطح 125میلیون هکتار حدود 52 میلیون هکتار حوضه آبریز سد داریم.عمدتا هم در حوضه های غربی واقع هستند. بسیاری از حوضه های آبریز ما حوضه­ های آبریز غیرسدی هستند که ما واقعا احتیاج به همکاری دوستان داریم که بتوانیم از اثرات مفید آبخیزداری بهره مند شویم.جعفری: در مورد سدسازی یا هرکار توسعه­ ای دیگر دوستان نباید به این قضیه صفر و یکی نگاه نشود، شما اگر آمریکا و سدهایش را سرچ کنید نقشه آمریکا را اگر ببینید شما جای خالی در نقشه که آمریکا سد نداشته باشد نمی­ بینید همین حالا هم من موافق سدسازی به شیوه سنتی و به صورت غیر کارشناسی نیستم ولی باید تمامی آیتم­ هایی که در برنامه مدیریت آب می­ تواند کمک کند متناسب اقلیم کشورمان هست به آنها فکر کنیم این که سدسازی را بکوبیم و فکر کنیم ما الان با منابع دهه­ی سی یا شرایط دهه­ی سی کشورمان می­توانیم دوباره زندگی کنیم این امر امکان پذیر نیست ما سال 57 سی و شش میلیون جمعیت داشتیم الان جمعیت دوبرابر شده و حتی سیاست ما این است که به دلیل هرم جمعیتی مان جمعیتمان را افزایش بدهیم.اعتراض به روند سدسازی نگاه صفر و یکی استسدسازی هم مثل خیلی از پروژه های دیگر مثل کارخانجاتی که در شعاع 120 کیلومتری تهران آمدند ایجاد کردند و الان باعث همین آلودگی هستند. بنابراین اگر ما در این نقطه قرار داریم مشکلاتی داریم باید قبول کنیم که همه با همدیگر سهیم بودیم نمی شود گناه را بیندازیم گردن یک بخشی و خودمان را مبرا کنیم. این کار عملا ما را به نتیجه­ ای نخواهد رساند.در مورد سدسازی هم پروژه­ هایی هست که بدون کارشناسی با فشارهای سیاسی ما حتی داشتیم که بحث استیضاح مطرح شده به خاطر فقط اینکه سدی که مدنظر یک منطقه بوده انجام شود، همین الان وزارت نیرو آب قابل برنامه ­ریزی برای مصارف مختلف را اعلام کرده از منابع آب سطحی و زیرزمینی. وقتی آب اعلام شده مشخص است ما یک چیزی حدود پنج میلیارد و چهارصد میلیون مترمکعب بیشتر نمی ­توانیم طرح توسعه داشته باشیم وقتی اعلام می ­شود این پنج میلیارد و چهارصد میلیون بین طرح ­هایی که در دست اجرا داریم یا پیشرفت­ های فیزیکی بالایی دارند بالاخره اولویتی هم داده شود همین الان هم باز دچار مشکل می­شویم یک منطقه می­آید اعتراض می­کند چرا سدهای منطقه ما متوقف شده است؟بنابراین من می­گویم که اگر با هم همکاری و همراهی نکنیم نمی­توانیم کار خاصی انجام دهیم این که سدسازی را بکوبیم ببینید همان سیلی که آقای دکتر گرشاسبی مثال زدند به هرحال سد وشمگیر خیلی از خسارت­هایی را که می­توانست دوباره در استان گلستان ایجاد شود جلویش را گرفته سد کرخه اصلا در دوره ای در دهه هفتاد چون سیل های مخرب داشتیم به سمت ساخت سدهای بزرگ رفتیم. الان اقلیم ما تغییراتی در آن اتفاق افتاده و الان همه داریم منتقد این قضیه می ­شویم. دو سه سال پیش در استان چهارمحال و سمت خوزستان سیل آمد کارون سه و کارون چهار توانستند جلوی این سیلاب را بگیرند. سیلابی که پنج هزار مترمکعب شش هزار متر مکعب در ثانیه بود تصور این حجم آب خیلی سنگین است. بنابراین نگاه صفر و یکی را باید کنار بگذاریم سد هم یک سازه است برای تامین آب در کنار سایر مواردی که ما می ­توانیم استفاده کنیم برای مدیریت منابع آب و تامین آب درکشور. بنابر این ضمن اینکه ما خیلی خوشحال هستیم که این همگرایی در برنامه ششم نه روی کاغذ بلکه درعمل در برنامه ها هم اتفاق افتاده از این به بعد هم می­ توانیم در کنار هم، هم بحث­های آبخیزداری هم بحث های مدیریت صحیح منابع آب را پیش رو داشته باشیم.دکتر ملکیان: هر کسی از دیدگاه خودش مشکل را نگاه می­ کند و درصدد حل مشکل و ارائه راهکار می ­آید. من فکر می ­کنم برای اینکه اعتبارات برای اینکه در هر جایی تخصیص پیدا کند مهم­ترین مسئله این است که ما نگاه دینامیکی و پویا داشته باشیم. متاسفانه به خیلی از مسائل در زمینه ­ی آب چون نگاه پویا و نگاه به آینده نداریم.

داشتن راهبردی کلان با دیدگاه پویا، راهی برای دسترسی به تمام جواب ها
اگر بخواهیم راهبرد کلان داشته باشیم حداقل برای پنجاه سال آینده باید از نگاه آب برنامه داشته باشیم. برای اینکه اقلیم فرآیندی است که در دراز مدت تاثیرات خودش را اجرا می­کند. برعکس زلزله که در ده ثانیه اثرات خود را می­گذارد. پس اگر راهبرد کلان و با دیدگاه پویا نه استاتیک به آینده دوردست داشته باشیم، جواب بسیاری از پرسش ها به نظر من داده خواهد شد. وقتی نگاه به دوردست داشته باشم من می­ توانم استدلال بکنم که بارش ­های رگباری ما در حال افزایش است.بنابر این وقتی بخواهم با بارش ­های رگباری مقابله داشته باشم کدام استراتژی و راهبرد  برای من مناسب باشد؟ پس جواب پرسشم را می ­توانم داشته باشم. اگر من نگاه استراتژیک داشته باشم می ­توانم این قضیه را درک کنم که نسبت بارش ­­ها در کشور ما در حال تغییر است. بارش هایی که به صورت مایع است به صورت باران است نسبت به برف در حال تغییر است. مدیریت باران هم با مدیریت برف، فرق می کند. من در مقابل این رویکرد چکار باید بکنم؟ بجای اینکه منتظر باشم در زمستان برف بیاد، باران می­ آید جابجا می­ شود اینها نقششان بروم آن زمان مدیریت کنم اگر نگاه دوردست داشته باشم از الان می توانم این کار را انجام بدهم. یک سری مسائل هست که به نظرم اینها هم اگر روشن شود برای آبخیزداری می­ تواند خیلی موثر باشد. ما یک مفهومی داریم به نام مهندسی ارزش (Value Engineering) اگر مهندسی ارزش انجام شود، آن موقع است که بسیاری از صحبت­ های مسئولین محترمی که در رابطه با بحث آبخیزداری هستند می ­تواند تبیین شود. چقدر آب و به چه قیمتی ایجاد می ­شود؟ چقدر خاک فرسایش پیدا می­ کند و چقدر کار آبخیزداری می ­تواند جلوی فرسایش خاک را بگیرد.اگر بتوانم جایگاه مدیریت خدمات اکوسیستمی را تبیین کنم آن وقت می­ توانم در بحث بودجه و اعتباراتم صحبت کنم. وقتی شما می ­توانید در رابطه با بودجه و اعتبارات صحبت کنید که حق و عدالت هر بخشی هر سهمی جدا باشد. بنابراین این ها باید روشن شود. وقتی شما راهبرد کلان نداشته باشید ناتوان هستید در جواب دادن. ما در رابطه با قیمت آب در بخش کشاورزی صحبت شد هنوز قیمت بهینه برای کشور ما معلوم نیست. شما گندم را در کاشان بکار در همدان بکار یا در سیرجان بکار کدام یکی مناسب است ؟ و به چه قیمتی؟ آیا آب را فقط تولید هندوانه بکنند و مثلا به یک کشور بفروشند؟یا این آب را تبدیل کنند به بطری آب و صدبرابر بفروشند؟ امنیت آب من در این وسط چه است؟الان صحبت هایی است در رابطه با بحث آب فراتر است.الان بحث دیپلماسی آب است. شما ببینید روابط بسیاری از کشورها براساس آب طرح می شود. اگر شما دیپلماسی آب را درنظر بگیرید آن وقت بحث آبخیزداری را می ­توانید خیلی تبیین کنید. نقش آبخیزداری در بحث دیپلماسی آب چه جوری است؟ ما در جمع بسیج دانشجویی هستیم. شما حاضر نیستید یک وجب از خاک کشور نصیب دشمن بشود برایش هزاران شهید می ­دهید. ولی آیا حاضر هستید یک وجب از خاک تان فرسایش پیدا کند؟ خاک حاصلخیز. اینها مسائلی هست که ما باید بیشتر بیندیشیم رویکرد راهبردی و کلان داشته باشیم. ما اینجا در منابع طبیعی قطب علمی توسعه پایدار حوضه آبخیز هستیم. ما اعتقاد داریم که جامع نگری بسیار برایمان مهم است. ما بهم پیوستگی فعالیت ها اعتقاد داریم. ما اعتقاد داریم مناسب نیست یک حوضه آبخیز چند مدیر داشته باشد.چند صاحب داشته باشد. کشاورز برای خودش کار کشاورزی می کند وزارت نیرو برای خودش. هر بخشی برای خودش کار می کند و در آخر بجای اینکه ما هم افزایی مثبت داشته باشیم بعضی اوقات اثرات فعالیت های مثبت ما خنثی می ­شود. بنابر این نقش انسان خیلی مهم است. نقش ترویج کجاست؟ نقش آموزش کجاست؟ وقتی بهترین تکنولوژی ها را داشته باشید ولی نتوانید آن را منتقل کنید چه سودی دارد؟ بسیاری از تکنولوژی هایی که وارد شده چون نتوانسته خودش را در جمع کثیر ملت و روستاییان و عشایریان و ساکنین حوضه های آبخیز تبیین کند، جواب نگرفته.

حکمرانی حوضه، به جای حکمرانی آب
از تمام این سعی و خطاها، تجربه ­ها و مراحل تکاملی که دانش بشری در زمینه مدیریت جلو رفته به ایده Watershed Governance(حکمرانی حوضه) رسیده. این ایده از ایده حکمرانی آب هم خیلی جامع ­تر و فراتر است چون تجربه نشان داده است که ایده حکمرانی آب ممکن است در بعضی جاها چالش زا و بحران زا باشد. بجای اینکه شما برای شما نتایج مثبت بیاورد نتایج منفی می ­آورد حکمرانی حوضه می­ آید نقش فرد و نقش تکنولوژی را با اکوسیستم مخلوط می ­کند و نقش انسان را در این قضیه درنظر می­ گیرد. حالا می خواهد انتهایش حوضه­ ی آبریز باشد یا حوضه ی آبخیز باشد. شما روی آن چیزهایی که اشتراکات است حکمرانی حوضه ای را ملاک قرار بدهید و این ایده را فراتر از آن ایده ای که دهه های قبل ارائه شد. یعنی ایده (integrated watershed management)مدیریت یکپارچه آب خیلی ایده خوبی است. یا بحثی که بعدا مطرح شد با عنوان (water Governance) حکمرانی آب مطرح شد ولی الان صحبتی که هست تجربیانی که انجام دادند حکمرانی حوضه است. وقتی شما ایده حکمرانی حوضه ای را درنظر بگیرید آن موقع بحث بودجه هم به مقدار زیادی می­ تواند عادلانه و بجا بین تمام بخش های مختلف کشاورزی، محیط زیست، تولید آب و تامین آب حل شود.